داستان باحال و جالب استاد و دانشجو
 
WoNdErLaNd
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 17:31 ::  نويسنده : romina

دانشجويي پس از اينكه در درس منطق نمره نياورد به استادش گفت: قربان،

شما واقعا چيزي در مورد موضوع اين درس مي دانيد؟



استاد جواب داد: بله حتما. در غير اينصورت نميتوانستم يك استاد باشم.

دانشجو ادامه داد: بسيار خوب، من مايلم از شما يك سوال بپرسم ،اگر

جواب صحيح داديد من نمره ام را قبول ميكنم در غير اينصورت از شما

ميخواهم به من نمره كامل اين درس را بدهيد.



استاد قبول كرد و دانشجو پرسيد: آن چيست كه قانوني است ولي

منطقي نيست، منطقي است ولي قانوني نيست و نه قانوني است و نه

منطقي؟



استاد پس از تاملي طولاني نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره كامل

درس را به آن دانشجو بدهد.



بعد از مدتي استاد با بهترين شاگردش تماس گرفت و همان سوال را

پرسيد. و شاگردش بلافاصله جواب داد:



قربان شما 63 سال داريد و با يك خانم 35 ساله ازدواج كرديد كه البته

قانوني است ولي منطقي نيست.



همسر شما يك معشوقه 25 ساله دارد كه منطقي است ولي قانوني

نيست.واين حقيقت كه شما به معشوقه همسرتان نمره كامل داديد در

صورتيكه بايد آن درس را رد ميشد نه قانوني است و نه منطقي

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


why do we close our eyes when we pray,cry,kiss or dream?because the most beautiful things in life are not seen but felt only by heart
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 58
بازدید دیروز : 47
بازدید هفته : 364
بازدید ماه : 358
بازدید کل : 22748
تعداد مطالب : 306
تعداد نظرات : 110
تعداد آنلاین : 1


Doctor Who Tardis, Dalek, Doctor Cursors